10 اکتبر با ادامه اعتراضات ، بایدن باید انتقال حواله را به ایران فعال کند
اعتراضات در ایران همچنان ادامه دارد که مردم ایران با شجاعت حضور در خیابان ها و رسانه های اجتماعی را حفظ می کنند. تاکنون ، مقامات ایرانی هیچ نشانه مشخصی مبنی بر اصلاح سیاست ها مطابق با خواسته های اعتراضی ارائه نداده اند و نشان داده اند که ممکن است سرکوب بزرگتر باشد.
در حالی که این اعتراضات به طور معناداری گفتمان سیاسی پیرامون حقوق زنان و سرکوب دولت را تغییر داده است ، مشخص نیست که آیا جامعه مدنی ایران منابع لازم برای ایجاد یک جنبش اعتراضی بزرگ و ماندگار را دارد که فشار بر مقامات ایران را حفظ می کند و هزینه های سرکوب بیشتر را افزایش می دهد. یکی از عوامل مهم ، عدم قدرت اقتصادی جامعه ایران طی یک دهه گذشته است.
بین سالهای 2010 و 2020 ، قدرت هزینه متوسط خانواده ایرانی بیش از 20 ٪ کاهش یافته است. این از دست دادن رفاه اقتصادی در درجه اول نتیجه تحریم های ایالات متحده است ، به ویژه مواردی که در سال 2012 تحمیل شده و در سال 2018 دوباره تحمیل شده است. در دو دهه منتهی به سال 2012 ، خانوارهای ایرانی از یک دوره ناگسستنی برخوردار بودند که در آن استانداردهای زندگی رو به افزایش بود.
سیاست تحریم های ایالات متحده اعتراضاتی را در ایران بیشتر انجام داده است ، اما همچنین احتمال موفقیت کمتری دارد. دقت اقتصادی که به یک ویژگی غالب شرایط اجتماعی ایران در دهه گذشته تبدیل شده است ، حفظ جنبش های اعتراضی را سخت تر می کند. بسیاری از ایرانیان به معنای واقعی کلمه نمی توانند طی هفته ها و ماه ها سازماندهی و بسیج کنند. با توجه به خطر از دست دادن شغل خود ، کارگران تمایلی به اعتصاب ندارند. حتی کسانی که وسایل اقتصادی اعتراض را حفظ می کنند ، فاقد ابزاری برای سازماندهی هستند.
از نظر نهادی ، تحریم ها سازمان های رسمی و غیررسمی جامعه مدنی را که به بسیج طبقه متوسط کمک می کنند ، تضعیف کرده و منابع طبقه متوسط را به سمت اقدامات سیاسی هدایت می کنند. خیرین ، گروه های وکالت ، ارائه دهندگان کمک های حقوقی از منابع گرسنه هستند. زنان متفکر مدنی ، که در صدر جنبش اعتراضی جدید ایران قرار دارند ، به ویژه مورد اصابت قرار گرفته اند. همانطور که یکی از فعالان ایرانی سال گذشته اظهار داشت ، "فعالان در تلاش هستند تا زنده بمانند ... اگر در پایان روز برای فعالیت خود کمی به پایان برسند ، آنها اغلب بیش از حد خسته و مشغول بقای اقتصادی هستند تا مؤثر باشند."
اعتراضات اخیر بدون شک طیف گسترده ای از گروه های اجتماعی در ایران را انرژی بخشیده است ، اما به هر دو نظر اقتصادی و نهادی ، توازن قدرت بین دولت ایران و جامعه ایران به وضوح به نفع دولت تغییر کرده است. بسیجها بیشتر می شوند ، اما تمایل دارند که کوچکتر و زودگذارتر باشند ، و این باعث می شود که دولت سرکوب کند یا به سادگی منتظر اعتراضات باشد.
به همین ترتیب ، دولت بایدن باید سیاست های تحریم های خود را برای مجازات گسترده نقل و انتقالات حواله به ایران تنظیم کند ، و این امکان را برای ایرانیان در دیاسپورا فراهم می کند تا از خانواده و دوستان به روش هایی که باعث کاهش مشکلات اقتصادی و تقویت ظرفیت های مشارکت سیاسی می شود ، حمایت کنند.
جریان حواله محدود است زیرا بانک ها و شرکت های انتقال پول به دلیل مجازات های سیستم مالی ایران ، نقل و انتقالات به ایران را تسهیل نمی کنند. بنابراین بیشتر حواله ها از طریق دفاتر مبادله ای (که برای ایرانیان به عنوان سارافیس شناخته می شود) انجام می شود یا توسط افراد به ایران دستگیر می شوند. افراد آمریكا صریحاً مجاز به حمل حواله های شخصی هستند اما مجاز به استفاده از مشاغل خدمات پول نیستند. جریان های مالی ساخته شده از طریق دفاتر تبادل و کانال های حمل دستی دشوار است و بنابراین ممکن است میزان واقعی جریان حواله در برآوردهای معتبر منعکس نشود ، اما احتمالاً ایران نسبت به کشورهایی که دارای ویژگی های اقتصادی مشابه هستند ، نقل و انتقالات حواله کمتری را دریافت می کند.
بانک جهانی تخمین می زند ایران در سال 2021 1. 3 میلیارد دلار حواله دریافت کرده است ، معادل تنها یک دهم درصد از تولید ناخالص داخلی. در مقایسه ، تایلند ، کشوری با تولید ناخالص داخلی سرانه بالاتر (19،000 دلار در مقابل 16،000 دلار از نظر PPP) و جمعیت کمتری (70 میلیون در مقابل 84 میلیون) ، 9. 0 میلیارد دلار حواله دریافت کرده است که معادل 1. 8 درصد از تولید ناخالص داخلی است.
بعید به نظر می رسد که دفاتر تبادل و نقل و انتقالات فیزیکی در کل میلیارد ها دلار. به طور خلاصه ، حواله های ایران با توجه به اندازه اقتصاد و نیازهای اقتصادی جمعیت بسیار پایین تر از حد انتظار است. جریان حواله ها در مواجهه با بحران عمومی اقتصادی که تحریم های بخش در آن نقش دارد ، به رفاه اقتصادی خانوارها محدود می شود - واقعیتی که از فرسایش مصرف خانوار طی یک دهه گذشته مشهود است.
بخش قابل توجهی از تحقیقات دانشگاهی نشان می دهد که حواله ها مشارکت سیاسی را از جمله در اعتراضات تشویق می کنند. در مقاله ای در سال 2017 ، مالکوم ایستون و گابریلا مونتنولا از داده های سطح فردی از آمریکای لاتین استفاده می کنند تا رابطه بین دریافت حواله و مشارکت سیاسی را کشف کنند. آنها دریافتند که "گیرندگان حواله به احتمال زیاد اعتراض را انتخاب می کنند نه پاسخ پایه" چه در یک دموکراسی و چه در استبدادی. علاوه بر این ، در استبداد ، حواله ها باعث می شوند که تغییرات سیاسی قابل دستیابی تر به نظر برسد. ایستون و مونتینولا توضیح می دهند که "دریافت حواله ها باعث افزایش شانس انتخاب اعتراض نسبت به تغییر اعتقاد می شود 34 ٪ امکان پذیر نیست."Abel Escriba-Folch ، Covadonga Meseguer و Joseph Wright در مطالعه سال 2018 که از داده های سطح فردی از هشت کشور آفریقایی استفاده می کردند ، به نتیجه مشابهی رسیدند. آنها شواهد محکمی پیدا می کنند که "حواله ها با افزایش منابع در دسترس مخالفان سیاسی اعتراض را افزایش می دهند" و "حواله ها ممکن است به پیشرفت سیاسی کمک کنند."
دیاسپورای ایران در ایالات متحده بزرگترین و سیاسی ترین فعال در جهان است. به عنوان اشخاص ایالات متحده ، اعضای دیاسپورا که در ایالات متحده زندگی می کنند قادر به ارسال حواله به ایران فراتر از روش حمل دستی نیستند ، که این گزینه ای برای کسانی نیست که به دلایل شخصی یا سیاسی نمی توانند به ایران سفر کنند ، یا اینکه تصمیم نمی گیرندسفر به ایران به دلیل افزایش خطرات پیش روی اتباع دوگانه. برای ارائه پشتیبانی مالی روتین و قابل اعتماد از خانواده و دوستان در ایران ، اعضای دیاسپورا ایران باید بتوانند از مشاغل خدمات پول یا سایر راه حل های پرداخت استفاده کنند.
مقررات مربوطه تصریح میکند که حوالههای حوالهای که «توسط یک مؤسسه سپردهگذاری ایالات متحده یا یک کارگزار یا فروشنده اوراق بهادار ثبتشده ایالات متحده پردازش میشود» مجاز است. با این حال، کمبود چنین مؤسساتی وجود دارد که خدمات حواله را برای ایران - ایالات متحده ارائه دهند. بانکها در مؤسسات مالی ایرانی حساب خبرنگاری ندارند. به این ترتیب، دولت بایدن باید مقررات خود را به روز کند تا افراد آمریکایی بتوانند حواله های خود را از طریق کانال های دیگر انتقال دهند. این امر از طریق صدور پروانه عمومی جدید با دو هدف قابل انجام است.
نخست، دولت بایدن میتواند به افراد آمریکایی اجازه استفاده از مشاغل خدمات پولی، مانند صرافیهای مستقر در اروپا، برای انتقال حوالههای غیرتجاری و شخصی به ایران را بدهد. دوم، و شاید مفیدتر، دولت بایدن میتواند اجازه استفاده افراد آمریکایی از صرافیهای ارزهای دیجیتال را برای خرید استیبل کوینهای USDC و انتقال آن استیبل کوینها به عنوان حوالههای غیرتجاری و شخصی به ایران بدهد. دولت همچنین باید به صرافیهای ارزهای دیجیتال ایالات متحده برای کاربران داخلی در ایران مجوز دهد.
صرافی ها معمولاً می توانند به حساب های مؤسسات مالی ایرانی سپرده گذاری کنند. مقررات موجود بیان میکند که بانکهای ایالات متحده میتوانند با مشاغل خدمات پولی در کشورهای ثالث برای انتقال حواله به ایران تعامل داشته باشند. اما این امر باعث می شود چنین نقل و انتقالاتی منوط به صلاحدید بانک های ایالات متحده باشد. این دستورالعمل باید به گونهای اصلاح شود که افراد آمریکایی بتوانند مستقیماً با دفاتر صرافی، به عنوان مثال در اروپا، برای انتقال به حسابهای بانکی ایران وارد شوند. ایجاد امکان استفاده از مشاغل خدمات پولی کشورهای ثالث برای افراد آمریکایی می تواند تأثیر فوری بر حجم حواله های ارسالی به ایران داشته باشد. با این حال، این کانال نمی تواند به طور نامحدود مقیاس شود، زیرا کسب و کارهای خدمات پولی معمولاً برای انجام نقل و انتقالات در یک فرآیند خالص سازی باید بین جریان های ورودی و خروجی تعادل ایجاد کنند.
استفاده از ارز دیجیتال می تواند تاثیرگذارتر باشد. در حالی که تعداد کمی از ایرانیان حسابهای ارزهای دیجیتال دارند، این فناوری یکی از معدود گزینههای مقیاسپذیر را برای امکان دادن به افراد آمریکایی برای انتقال حواله به ایران فراهم میکند. تا زمانی که صرافیهای ارزهای دیجیتال راهنمایی دریافت میکنند که به آنها اجازه میدهد کاربران ایرانی را وارد کنند، میتوان انتظار داشت که ایرانیها از این فناوری استفاده کنند و افراد آمریکایی میتوانند ارزهای دیجیتال را بدون محدودیت در مقیاس انتقال دهند.
مجوز باید محدود به صرافی ها باشد و به دلیل کنترل های اضافی که صرافی می تواند اعمال کند، نباید انتقال های مستقیم به آدرس ها یا از طریق ارائه دهندگان کیف پول را پوشش دهد. برای صرافیهای ارزهای دیجیتال (مانند Coinbase و FTX) از نظر فنی امکانپذیر است که ارزش نقل و انتقالاتی را که میتواند توسط کاربران ایرانی دریافت و نگهداری شود مطابق با مفاد مجوز محدود کند. علاوه بر این، تراکنشهای پردازش شده توسط صرافی روی بلاک چینهای ارزهای دیجیتال انجام نمیشوند، بلکه در پایگاه داده داخلی صرافی اجرا میشوند. این صرافی را قادر میسازد تا هر حساب کاربری را مسدود کند و در صورت لزوم انتقالهای بیشتر را مسدود کند. علاوه بر این، صرافی میتواند تضمین کند که کاربران فقط میتوانند ارزهای دیجیتال خاصی را به ایران منتقل کنند، مانند استیبل کوینهای قابل ردیابی USD که به دلار متصل هستند (بهترین گزینه USDC است که سابقه همکاری با تنظیمکنندههای ایالات متحده را دارد). این تضمین میکند که صرافیها بستری برای معاملات سفتهبازی توسط کاربران ایرانی فراهم نمیکنند و ایرانیها انگیزه انحرافی برای نگهداشتن حوالههای خود ندارند. این مبادلات همچنین میتوانند به KYC اضافی برای افراد آمریکایی و افراد ایرانی در دو طرف انتقال معین نیاز داشته باشند.
برای اثربخشی، این مجوزها باید توسط وزارت خزانهداری و وزارت امور خارجه ایالات متحده برای اطمینان از اینکه کسبوکارهای خدمات پولی و صرافیهای ارز دیجیتال شروع به حمایت از نقل و انتقالات مرتبط با ایران میکنند، به دنبال آن باشد. مقامات ایالات متحده همچنین اهمیت نظارت بر تراکنش های مشکوک را تحت تأثیر قرار می دهند و می توانند اطلاعاتی در مورد جریان حواله ها برای اجرای بهتر اعمال کنند. هر گونه مجوز می تواند بر اساس محدودیتی برای ارزش حواله های ارسالی توسط یک فرد آمریکایی در هر ماه اعطا شود - محدودیتی به اندازه چند صد دلار آمریکا می تواند تفاوت قابل توجهی در حمایت از رفاه اولیه خانواده در ایران ایجاد کند.
خطر سوء استفاده از سوی افرادی که به دنبال انتقال وجوه به نهادها یا افراد تعیین شده در ایران هستند، وجود دارد. اما خطر محدود است. جریان USDC نمی تواند مستقیماً توسط دولت مالیات یا مصادره شود. برای خرج کردن حوالههایی که دریافت کردهاند، ایرانیها یا باید هزینه کالاها و خدمات را با انتقال USDC به کاربر ایرانی دیگری که حسابی در صرافی ایجاد کرده است، بپردازند، یا با یافتن کاربر ایرانی که مایل به مبادله USDC با پول نقد است.
فقدان جریانات ارزی به این معنی است که اقدام پیشنهادی تغییر اساسی در ساختار تحریمهای ایالات متحده علیه بخشهای اقتصادی ایران و نهادهای دولتی و تحت کنترل ایجاد نمیکند. با این وجود، مجوزها می توانند منابع اقتصادی جامعه مدنی ایران را به میزان قابل توجهی تقویت کنند و مشارکت سیاسی قوی تر، از جمله در اعتراضات را ممکن سازند. با این حال، تصمیم برای شرکت در اعتراضات با هر ایرانی است. برخلاف صندوق اعتصاب، این سیاست انگیزه ای برای اعتراض ایجاد نمی کند، و همچنین حواله های ارسالی منوط به انواع خاصی از اقدامات سیاسی نیست.
سابقه ای برای این رویکرد وجود دارد. دولتهای ترامپ و بایدن، حتی در حالی که تحریمها را علیه دولت مادورو اضافه میکنند، به طور مشخص به ونزوئلا اجازه دادهاند تا به استفاده از خدمات مالی مستقر در ایالات متحده، مانند اپلیکیشن پرداخت Zelle، برای ارسال و دریافت دلار آمریکا ادامه دهند. این امر باعث محافظت از بسیاری از مردم ونزوئلا در برابر کاهش شدیدتر رفاه اقتصادی شده است زیرا این کشور دچار رکود شدید ناشی از تحریم ها شده است.
امکان دادن به ایرانیان آمریکایی برای انتقال حواله به اعضای خانواده خود در ایران در چارچوب مقررات تحریمی موجود به این معنی است که دولت بایدن نه تنها به دنبال محروم کردن دولت ایران از منابع برای سرکوب است، بلکه فعالانه برای حفظ قدرت تلاش می کند. جامعه مدنی در زمان بحران عمومی اقتصادیاین همان چیزی است که همبستگی واقعی به نظر می رسد.