ما می توانیم از نظر زمانی که انتظار می رود به طور متوسط در معاملات باشد ، از بازه های زمانی معاملاتی صحبت کنیم ، و همچنین می توانیم به قاب های زمانی نزدیک شویم تا آنجا که ما برای نظارت بر معاملات خود ، نمودارهای خود را تعیین می کنیم.
در حالی که این دو شرط جداگانه هستند ، آنها بسیار مرتبط هستند ، زیرا نوع نمودارهایی که ما استفاده می کنیم ، طول هر نوار بر روی آنها ، تأثیر می گذارد تا چه مدت در معاملات بمانیم و استراتژی ما برای چه مدت مایل به انجام معاملات استقرار است روی چه نوع نمودارهایی استفاده کنیم.
از این دو ، نوع نمودارهایی که ما از آنها استفاده خواهیم کرد ، مهمترین آنها خواهد بود ، زیرا همراه با سیگنالهایی که از آنها استفاده می کنیم ، این امر به طور مستقیم طول معاملات ما را تعیین می کند. با این حال ، بازرگانان باید این احساس را داشته باشند که چه شیوه ای از تجارت را به دنبال شرکت در آن می دانند ، و این نیاز به یک ایده کلی در مورد اینکه ما به دنبال تجارت هستیم ، نیاز دارد.
در اینجا سه سبک اصلی وجود دارد ، معاملات داخلی یا روز ، که در همان روز موقعیت ها وارد و خارج می شوند ، معاملات نوسان ، شامل معاملات چند روز تا چند هفته و معاملات موقعیتی ، شامل معاملات از چند هفته تا یک سالیا دو.
برخی از معامله گران آرزو می کنند که یک نوع یا نوع دیگر باشند ، به عنوان یک موضوع اولویت بیشتر یا از طریق ملاحظات عملی. هرچه بازه زمانی کوتاهتر باشد ، معامله گر باید فعال تر باشد ، زیرا موقعیت ها باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرند و تصمیمات بیشتری را در کل اتخاذ کنند.
هرچند که تجارت را از هم جدا می کند ، هدف از مدیریت فعال معاملات شخصی است ، و می توان هر چارچوب زمانی را انتخاب کرد ، از یک میله دوم تا میله های ماهانه و همه چیز در بین و از اینکه در معاملات فقط برای چند ثانیه تا چند دهه انجام می شود.
دسته اصلی در اینجا به سادگی به ما این امکان را می دهد تا بفهمیم چه نوع معامله گر به طور کلی چه نوع است ، به عنوان مثال اگر می دانیم کسی یک معامله گر است ، می دانیم که آنها تجارت زیادی می کنند و به دنبال محدود کردن حرکت های کوچکتر در ضمن محدود کردن خطر و غیره هستند. واد
بازرگانان نوسان در صورتی که بخواهند به طور متوسط بیشتر برای آنها آویزان شوند ، تجارت خود را بیشتر می کنند و ممکن است روزانه چند بار یا حتی یک بار در روز معاملات خود را کنترل کنند. معامله گران موقعیت آماده هستند تا برای حرکت بیشتر در هر تجارت ، خطر بیشتری را برای شلیک بیشتر به دست آورند.
قاب های زمانی و نمودار
نمودار ، سنگ بنای معاملات است ، زیرا از نمودارها به معاملات زمان و معاملات زمان بندی استفاده می شود ، تجارت است. در حالی که برخی از معامله گران تجزیه و تحلیل اساسی را تا حدی در نظر می گیرند ، به ویژه کسانی که به دنبال ماندن در معاملات برای یک سال یا بیشتر هستند ، نمودارها جایی هستند که لاستیک با نظارت بر عملکرد اوراق بهادار ، جاده را ملاقات می کند و بنابراین نقش اساسی در تجارت دارد.
در حالی که می توان تجارت را به صورت غیررسمی نظارت کرد ، شاید فقط هر از گاهی به نقل قول ها نگاه کنید و به یاد داشته باشید که در آن وارد شده اید ، این یک روش به ویژه مؤثر یا امیدوار کننده برای تجارت نیست ، زیرا ارائه یک برنامه خوب بر اساس عادلانه دشوار استاین معیارها
هدف در تجارت فقط به دست آوردن سود نیست ، بلکه این است که در حالی که به اندازه کافی ریسک را مدیریت می کنند ، سود را بهینه کنیم. از آنجا که ما به دنبال تصرف حرکات در قیمت یک دارایی هستیم ، لازم است نظارت بر حرکت در بازی را بررسی کنیم تا ارزیابی کنیم که موقعیت های ما چقدر قوی است و احتمال اینکه روند به نفع ما ادامه یابد.
این ما را وادار میکند تا استراتژیهای نموداری را انتخاب کنیم، که هم شامل نحوه نظارت بر این حرکت و چه چارچوب زمانی میخواهیم آن را نظارت کنیم. این ممکن است شامل تعدادی اندازهگیری متفاوت باشد، و همچنین از ما میخواهد که این اندازهگیریها را در مورد خود اعمال کنیم. نمودارهای انتخاب شده
یک مثال ساده میتواند انتخاب معامله با میانگین متحرک باشد، که در آن تصمیم میگیریم که شاخص ما به طور میانگین چند دوره باشد، برای مثال میانگین متحرک دوره 10 یا 20 یا 200، و این دورهها چقدر خواهد بود. یک روز، یک ساعت و غیره
اندیکاتورهایی که ما استفاده میکنیم، بسته به انتخاب بازههای زمانی ما، اندازههای حرکت را اندازهگیری میکنند و راهی برای تصمیمگیری در مورد ورود به یک معامله و زمان خروج در اختیار ما قرار میدهند.
هرچه بازه زمانی استفاده شده در نمودار کوتاه تر باشد، سیگنال های ما حساس تر خواهند بود و بالعکس. ما از این نمودارها و شاخص ها، از جمله حرکت خود قیمت به عنوان یک شاخص، برای تدوین استراتژی معاملاتی خود استفاده خواهیم کرد.
ریسک در بازه های زمانی مختلف
هرچه میانگین مدت معاملات ما کوتاهتر باشد، کمتر در معرض ریسک در هر معامله قرار خواهیم گرفت، اگرچه این لزوماً به این معنی نیست که بازه های زمانی کوتاهتر در کل ریسک کمتری دارند. این بستگی به این دارد که چقدر خوب معامله می کنیم، چقدر با حرکت واقعی انتظارات ما هماهنگ است، و یک معامله گر بد می تواند بیشتر از کسی که به ندرت معامله می کند، خود را با مشکل مواجه کند.
معاملات کوتاهمدت مستلزم توقفهای فشردهتر است، حداکثر مقداری که ما آماده از دست دادن در یک معامله هستیم. این با نقطه ای مطابقت دارد یا حداقل باید مطابق با نقطه ای باشد که در آن آنچه در معامله مورد انتظار بود دیگر محتمل نیست.
معاملات کوتاه مدت انتظارات کمتری در جهت صعودی دارند، بنابراین باید انتظارات کمتری نیز در جهت نزولی داشته باشند. معاملات بلندمدت، که به دنبال گرفتن حرکات بزرگتر هستند، به توقف های گسترده تری نیاز دارند تا زمانی که احتمال هنوز به نفع ما است، به سادگی از معاملات خوب متوقف نشوید.
اگر بهعنوان مثال بهدنبال گرفتن روندهای بلندمدت هستیم، در این روندها، عقبنشینیهای کوتاهمدت با مقادیر متفاوت وجود خواهد داشت، و تنها زمانی میخواهیم از آن خارج شویم که این حرکتها به اندازه کافی مهم باشند که به عنوان نقطه عطفی در استراتژی ما عمل کنند، جایی که تجارت ادامه پیدا میکند. در یک انتظار منفی
اگر با توجه به طرح خود، توقف خود را روی ضرر نسبتاً بی معنی قرار دهیم، از بسیاری از معاملات خوب خارج خواهیم شد و در نهایت شاهد شکست طرح خود خواهیم بود. نکته کلیدی این است که بین ریسکی که مایل به پذیرش آن هستیم و پتانسیل سود تجارت تعادل ایجاد کنیم.
بنابراین، در حالی که معاملات طولانیمدت ریسک بیشتری نسبت به معاملات کوتاهمدت دارد، به طور کلی به تحمل ریسک بالاتری نیاز است، به طوری که ممکن است برنامه خود را به پایان برسانیم و نه فقط وثیقه را زمانی که نباید وثیقه بگذاریم.
چارچوب های زمانی و هزینه های معاملاتی
در حالی که فریمهای زمانی کوتاهمدت ریسک کمتری را تا جایی که موقعیتهای ما پیش میبرند، شامل میشود، همچنین شامل هزینههای تراکنش بالاتری میشود، و اثر تجمعی آن بر ریسک کلی یک استراتژی معین تأثیر میگذارد.
این امر میتواند تا آنجا که مدیریت ریسک پیش میرود، کار را پیچیدهتر کند، و این در واقع خنثی کردن بسیاری از معاملهگران است. آنها ممکن است ببینند که تا آنجایی که معاملات انجام می شود از معاملات خود سود می برند، اما زمانی که هزینه های معاملاتی کسر می شود، ممکن است سود خود را به شدت کاهش دهند یا حتی ممکن است متحمل ضرر خالص شوند.
حتی اگر بدون پورسانت معامله می کنید، به عنوان مثال در معاملات فارکس، که تنها هزینه آن اسپرد است، همچنان باید اسپرد را بپردازید، بنابراین ورودی های متعدد معمولاً شامل پرداخت این اسپرد در مقابل پس انداز آن در صورت ماندن در آن است. این بالاتر از لغزشی است که رخ داده است، به عنوان مثال با خروج از یک موقعیت و سپس ورود مجدد به آن با قیمتی بدتر.
اگر فردی با این موارد بیش از حد مواجه شود، بر ریسک او تأثیر می گذارد، زیرا این هزینه ها، واقعی یا هزینه های فرصت در از دست دادن برخی از اقدامات در حین تماشای حاشیه هستند، که بر نتایج او تأثیر می گذارد و در نهایت خطرات منفی را افزایش می دهد..
ریسک اصلی در معاملات کوتاه مدت این نیست که در هر معامله چقدر ضرر می کنید، بلکه این است که در یک دوره معین چقدر ممکن است ضرر کنید. ممکن است یک معاملهگر مقدار معینی را در یک معامله از دست بدهد، اما اگر چندین بار آن را معامله کرده باشید، علاوه بر هزینههای اضافی انجام چندین معامله، میتوانید ضرر بیشتری را در خود معامله از دست بدهید.
بازه های زمانی و کارایی معاملات
هر چه بیشتر ترید کنید و بازه زمانی کوتاهتری که در آن معامله کنید، مهارت بیشتر اهمیت دارد و اگر قرار است در معاملات خود بیشتر سرهمبندی کنید، برای انجام آن به مهارت نیاز دارد، و اگر مهارت نداشته باشد، ممکن استدر نهایت به دردسر بیشتری می افتند
فرکانس معاملات هم مزایا و هم معایب را تسریع میکند، هم مهارت و هم از فقدان مهارت را افزایش میدهد، و سطح مهارت فرد باید در هنگام تصمیمگیری در مورد بازههای زمانی مورد نظر معامله در نظر گرفته شود.
هدف از معامله در بازههای زمانی کوتاهتر و معاملات بیشتر، جستجوی کارآیی بیشتر از صرفاً نگهداشتن اوراق بهادار است، جایی که فرد یا به نظر میرسد در زمانی که حرکت نشان میدهد که باید باشد، از امنیت خارج است، یا حتی برای گرفتن شتاب حرکت دیگری. راه و بازی هر دو طرف آن.
به عنوان مثال، هنگام معامله جفت ارز، می بینیم که دو ارز با آن مبارزه می کنند، جایی که یکی ممکن است شتاب بیشتری داشته باشد، و سپس دیگری دست برتر را به دست می آورد، و اگر بتوانیم در سمت راست این حرکت ها قرار بگیریم، سود بسیار بیشتری خواهیم برد. نه اینکه فقط با یکی یا دیگری برویم و به اسلحه خود بچسبیم.
با این حال، اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم، باید بیشتر از اینکه اشتباه کنیم، درست باشیم، و در واقع بسیار آسان است که با این چیزها بیش از حق با شما اشتباه کنیم، به خصوص بدون یک برنامه خوب. به ویژه، بسیاری از معاملهگران در نهایت خیلی زود سود میبرند و اجازه میدهند معاملات بازندهشان بیش از حد انجام شود، برعکس آنچه مورد نظر است، زیرا این کار سود را بیش از حد و ریسک و نه به اندازه کافی را محدود میکند.
ایده تجارت این است که به دنبال مدیریت نسبت ریسک به پاداش باشید و مطمئناً می خواهید به اندازه کافی به سمت پاداش توجه کنید و از معاملاتی که احتمال ادامه کار آنها به اندازه کافی بالا است خارج نشوید. شما همچنین نمی خواهید در معاملاتی بمانید که احتمال به وضوح بر ضد شما تغییر کرده است.
استراتژیهای معاملاتی همه در تمام بازههای زمانی تقریباً مشابه هستند، و اگر بتوانید نوارهای یک ثانیهای را معامله کنید، میتوانید به طور کلی میلههای ماهانه و هر چیزی را که بین آنها قرار دارد معامله کنید. چیزی که متفاوت است این است که شما چند وقت یکبار طبق برنامه خود عمل می کنید و تا زمانی که برنامه شما خوب باشد، همه چیزهای دیگر برابر باشند، معاملات در بازه زمانی کوتاه تر از برنامه های بلند مدت بهتر عمل می کند.
شخص ممکن است تصمیم بگیرد که حتی اگر متخصص باشد، چندان درگیر معاملات نباشد، و فراتر از آن، افراد ممکن است صرفاً زمان لازم برای نظارت بر معاملات خود را به روشی که از آنها لازم است نداشته باشند، و بنابراین انتخاب یکبازه زمانی در نظر گرفته شده برای معاملات فرد می تواند بسیار شخصی باشد.
موفقیت در معامله به کیفیت معاملات شخص بستگی دارد، و نه چندان به بازه های زمانی که شخص در آن معامله می کند، و به شرط داشتن مهارت های مناسب در اینجا، تقریباً می تواند هر بازه زمانی را انتخاب کرده و در آن معامله موفقی داشته باشد.
اندرو به هر چیزی که به امور مالی مربوط می شود علاقه دارد و بینش دقیق خود را در مورد چگونگی جمع شدن اعداد و معنای آنها در اختیار خوانندگان قرار می دهد.
با اندرو تماس بگیرید: andrew@marketreview. com
حوزههای مورد علاقه: اخبار و بهروزرسانیهای دفتر حمایت مالی مصرفکننده، تجارت، ارزهای دیجیتال، مدیریت پورتفولیو و موارد دیگر.