رویکرد بازار یک روش ارزیابی است که برای تعیین ارزش ارزیابی یک کسب و کار، دارایی نامشهود، بهره مالکیت تجاری یا اوراق بهادار با در نظر گرفتن قیمتهای بازار داراییهای قابل مقایسه یا مشاغلی که اخیراً فروخته شدهاند یا آنهایی که هنوز در دسترس هستند، استفاده میشود. معمولاً از شاخصهای مرتبط با قیمت مانند فروش، ارزش دفتری و قیمت به درآمد استفاده میشود.
صرف نظر از دارایی تحت ارزیابی، رویکرد بازار به قیمت دارایی های قابل مقایسه نگاه می کند و تنظیمات مناسبی را برای مقادیر، کیفیت یا اندازه های مختلف انجام می دهد. به عنوان مثال، هنگامی که می خواهید ارزش یک سهم را تعیین کنید، باید به قیمت فروش اخیر سهام مشابه نگاه کنید. از آنجایی که سهام مالکیت یک شرکت معمولاً یکسان است، قیمت فروش اخیر سهام تخمین خوبی از ارزش منصفانه آنها ارائه می دهد.
روش ارزشیابی تجاری فوق الذکر به عنوان رویکرد مقایسه بازار یا رویکرد مبتنی بر بازار نیز نامیده می شود. این یکی از سه روش ارزیابی است که برای برآورد ارزش یک واحد تجاری استفاده می شود. دو روش دیگر عبارتند از رویکرد درآمد (ارزش ذاتی یا تحلیل DCF) و رویکرد هزینه.
روش های رویکرد بازار
تعدادی روش ارزشیابی وجود دارد که ممکن است توسط یک تحلیلگر ارزشیابی تحت رویکرد بازار مورد استفاده قرار گیرد. روش ها با توجه به منبع مقادیر شناخته شده که به عنوان راهنما استفاده می شوند نامگذاری می شوند. دو روش اصلی ارزش گذاری که تحت رویکرد بازار استفاده می شود عبارتند از:
1. شرکت های دولتی قابل مقایسه
روش مقایسهپذیر شرکتهای دولتی مستلزم استفاده از معیارهای ارزشگذاری از شرکتهایی است که به صورت عمومی معامله شدهاند، که به درستی شبیه به واحد موضوع در نظر گرفته میشوند. در اکثر موقعیت ها، دستیابی به مقایسه مستقیم دشوار است، زیرا اکثر شرکت های دولتی نه تنها بزرگتر هستند، بلکه بیشتر با موضوع مشابه نیستند.
با این وجود، آستانه مقایسه مستقیم باید کمی انعطافپذیر باشد تا شرکتهای دولتی که ویژگیهای تجاری مشابهی دارند از ارائه راهنمایی در مورد ارزشگذاری شرکت موضوع مستثنی نشوند.
مقایسه مستقیم در صنایع نسبتا کمی به راحتی قابل دستیابی است. بسیاری از آنها با چالش های تفاوت های مقیاسی موجود بین اکثر شرکت های خصوصی و اپراتورهای دولتی مواجه هستند. فرآیند انتخاب، تنظیم و به کارگیری دادههای ارزشگذاری شرکت عمومی معمولاً پیچیده است و به تجربه و مهارت ارزیاب قابل توجهی نیاز دارد.
شرکتهای راهنما معمولاً شرکتهایی هستند که بهعنوان شرکت موضوع، در صنعت مشابه یا معادل آن به صورت عمومی معامله شدهاند. آنها همچنین باید مبنای عملی برای مقایسه با موضوع ارزیابی به دلیل شباهت در عوامل تقاضا و عرضه، فرآیندهای عملیاتی و ترکیب مالی داشته باشند.
2. معاملات سابقه دار
روش معاملات قبلی شامل استخراج ارزش با استفاده از مضرب قیمت گذاری است که بر اساس معاملات مشاهده شده شرکت ها در صنعت شرکت موضوع است. این بر اساس این تصور است که داده های مالی جامع شرکت به راحتی در دسترس نیست، اما ارزش معاملات در دسترس است.
تراکنشهای پیشین را میتوان از طریق روشهای طبقهبندی صنعتی معمولی، مانند کدهای SIC، تحلیل کرد. علاوه بر این، پایگاههای اطلاعاتی ارزشیابی نیز وجود دارد که میتوان آنها را برای شواهدی از واقعیات تاریخی و ارزشگذاری بررسی کرد. چنین معاملاتی ممکن است نمایانگر دیدگاه اکثریت یا اقلیت باشد. یک معامله راهنمای خوب باید از یک شرکت بسیار قابل مقایسه در همان صنعت باشد. در مواردی که قابلیت مقایسه مستقیم وجود ندارد، می توان از داده های دیگر استفاده کرد، اما نه قبل از در نظر گرفتن مواردی مانند بازار یا محصولات آنها.
استفاده از روش معامله در مواردی که خرید یا فروش در دست بررسی است یا به عنوان یک استراتژی خروج برای مدیریت شرکت می تواند ارزشمند باشد. با این حال، یک ضعف این است که برخی از معاملات ممکن است در بازارها یا شرایط صنعتی بسیار متنوع اتفاق افتاده باشد و بنابراین ممکن است محیط غالب خرید و ادغام را نشان ندهد. علاوه بر این، یک چالش بزرگ در یافتن اینکه آیا یک تراکنش به اندازه کافی مناسب است تا به عنوان داده های قابل مقایسه استفاده شود، کمبود اطلاعات در طیف عمومی یا در پایگاه های داده تحقیقاتی است.
در هر دو روش ارزش گذاری بازار که در بالا مورد بحث قرار گرفت، کلید جستجو برای شرکت هایی است که به اندازه کافی با شرکت موضوع مورد ارزیابی قابل مقایسه باشند. هنگام تلاش برای یافتن اینکه آیا یک شرکت به اندازه کافی قابل مقایسه است تا در تعیین ارزش شرکت دیگر مورد استفاده قرار گیرد، ارزیابی کننده باید تعدادی از عوامل را در نظر بگیرد مانند:
- این که آیا شرکت ها در همان صنعت فعالیت می کنند
- خواه از نظر اندازه شبیه هم باشند
- چه آنها خدمات یا محصولات یکسانی ارائه دهند
- اینکه آیا هر یک از شرکت ها در چندین صنعت فعالیت می کنند
- محل شرکت ها
- این که آیا آنها در رقابت برای کسب و کار مشابه هستند
- این که آیا آنها سودهای مشابهی دارند
مزایا و معایب رویکرد بازار
همه روش ها تحت رویکرد بازار دارای مزایا و معایب خاص خود هستند. با این حال، به طور کلی، رویکرد بازار دارای مزایا و نقاط ضعف زیر است:
مزایای
- این ساده است و شامل محاسبات ساده است.
- از داده های واقعی و عمومی استفاده می کند.
- به پیش بینی های ذهنی وابسته نیست.
معایب
- شناسایی معاملات یا شرکت هایی که قابل مقایسه هستند دشوار است. معمولاً تعداد کافی شرکت یا معاملات قابل مقایسه وجود ندارد.
- در مقایسه با روش های دیگر انعطاف پذیری کمتری دارد.
- این روش سوالاتی را در مورد اینکه چه مقدار داده در دسترس است و داده ها چقدر خوب است، ایجاد می کند.
کاربردهای کلیدی رویکرد بازار
تعیین ارزش کسب و کار با استفاده از رویکرد بازار به ویژه در شرایط زیر مناسب است:
- زمانی که می خواهید قیمت پیشنهادی را تعیین کنید یا قیمت درخواستی را برای خرید تجاری تعیین کنید.
- در مواقعی که نیاز به دفاع از ارزش گذاری کسب و کارتان در برابر مقامات مالیاتی یا در یک اختلاف حقوقی وجود دارد.
- زمانی که می خواهید ارزش کسب و کار خود را هنگامی که اختلافی مانند خرید یا اختلاف شریک وجود دارد، توجیه کنید.
غذای اصلی
رویکرد بازار به عنوان یک روش ارزش گذاری برای یافتن ارزش یک کسب و کار با مقایسه آن با سایر مشاغل مشابه که اخیراً فروخته اند استفاده می شود. دو روش متداول رویكرد بازار، تراكنشهای قابل مقایسه با شركت عمومی و معاملات پیشین هستند. این روش ها هر دو ارزش یک کسب و کار را از طریق اعمال چندین نسبت ارزش به معیارهای مالی یا پارامترهای غیر مالی شرکت هایی که به صورت عمومی یا معاملات بازار معامله می شوند، ارزیابی می کنند.
برای موفقیت رویکرد بازار، بسیار مهم است که اطمینان حاصل شود که همه شرکتهایی که برای مقایسه استفاده میشوند مشابه شرکت موضوع هستند یا اینکه حق بیمه و تخفیف برای ویژگیهای متفاوت اعمال میشود. علاوه بر این، رویکرد بازار تنها زمانی می تواند به طور موثر کار کند که تعداد سایر مشاغل مشابه برای مقایسه با آنها کافی باشد. به همین دلیل، تعیین ارزش صرفاً بر اساس ارزش بازار به یک شرکت انفرادی دشوار است.
از آنجایی که شرکت های انفرادی متعلق به افراد هستند، تلاش برای به دست آوردن اطلاعات عمومی در مورد فروش قبلی مشاغل مشابه، کار بسیار سختی است. مهم است که با یک متخصص مشورت کنید تا در ارزیابی ارزش واقعی دارایی یا کسب و کارتان به شما کمک کند.
مطالب مرتبط
از شما برای خواندن راهنمای CFI برای رویکرد ارزش گذاری بازار متشکریم. برای ادامه یادگیری و پیشرفت شغلی خود، منابع زیر مفید خواهد بود: